اندیشه مند. اندیشه کننده: سکالش گری کو نصحیت شنید در چاره را در کف آرد کلید. نظامی (شرفنامه ص 174). سکالش گریهای خاطرپسند که از رهروان بازدارد گزند. نظامی
اندیشه مند. اندیشه کننده: سکالش گری کو نصحیت شنید در چاره را در کف آرد کلید. نظامی (شرفنامه ص 174). سکالش گریهای خاطرپسند که از رهروان بازدارد گزند. نظامی
محل بستن پابند و شکال در دست و پای ستور. (ناظم الاطباء). حوشب. (السامی فی الاسامی). حوشب. آنجای از پای اسب و ستور که شکال بدان بندند. (یادداشت مؤلف)
محل بستن پابند و شکال در دست و پای ستور. (ناظم الاطباء). حَوْشَب. (السامی فی الاسامی). حوشب. آنجای از پای اسب و ستور که شکال بدان بندند. (یادداشت مؤلف)